هنگامی که امامعلیه السلام متولّد شد، مادرش فاطمه بنت اسد، از سر خجسته داشتن نام پدرش (اسد)، او را «حیدرة»[1] نامید.[2] سپس او و ابو طالب، به الهام الهی توافق کردند که وی را «علی» بنامند.[3].
امامعلیه السلام، نامهای دیگری نیز دارد که در لابهلای متون تاریخی و حدیثی همین فصل خواهد آمد.
25. علل الشرائع - به نقل از فاطمه بنت اسد -: من به درون کعبه رفتم و از میوهها و روزیهای بهشتی خوردم. پس چون خواستم بیرون بیایم، کسی مرا ندا داد: ای فاطمه! او را «علی» بنام که او علی (بلند مرتبه) است و خداوندِ علیّ اعلی میفرماید: «نامش را از نام خود برگرفتهام و به ادب خود، تربیتش کردهام و بر دشواریهای دانشم آگاهش کردهام. اوست که بتها را در خانهام میشکند، و اوست که بر بام خانهام اذان میگوید و مرا تقدیس و تمجید میکند. پس خوشا به سعادت کسی که دوستش بدارد و اطاعتش کند، و وای بر کسی که سرپیچیاش کند و دشمنش بدارد!».[4].
26. ینابیع المودّة - به نقل از عباس بن عبدالمطّلب -: هنگامی که فاطمه بنت اسد، علی را به دنیا آورد، او را به نام پدرش «اسد» نامید؛ ولی ابوطالب به این، راضی نشد و گفت: بیا تا شبی از کوه ابوقبیس بالا رویم و آفریدگار آسمان را بخوانیم، شاید که ما را به نام او آگاه کند.
پس شب هنگام، بیرون آمدند و از کوه ابوقبیس بالا رفتند و خدای متعال را خواندند و ابوطالب این شعر را سرود:
ای پروردگارِ شب تیره
و صبح روشن درخشنده!
حکم قطعیات را برایمان بیان کن
که این پسر را چه بنامیم.
پس آوایی از آسمان آمد و ابوطالب، سرش را بالا کرد که ناگاه، لوحی همچون زمرّد سبز دید که چهار سطر در آن نوشته شده بود. آن را با دستانش گرفت و محکم به سینهاش چسبانْد. در آن چنین نوشته بود:
به فرزندی پاکیزه، اختصاص یافتهاید
پاک و شریف و پسندیده.
و نامش از جانب [خدای] قاهر و والا
«علی» است، برگرفته از «علی».
پس ابوطالب بسیار شادمان شد و برای خدای تبارک و تعالی به سجده افتاد و ده شتر، عقیقه کرد. آن لوح، به کعبه آویخته بود و بنیهاشم به آن بر قریش افتخار میکرد تا آن که در جنگ حجاج و ابنزبیر ناپدید شد.[5].
27. امام زین العابدینعلیه السلام: روزی پیامبر خدا نشسته بود و علی و فاطمه و حسن و حسینعلیهم السلام هم نزدش بودند. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «سوگند به کسی که مرا بشارت دهنده به حق برانگیخت، نزد خدای عز و جل، آفریدهای از ما محبوبتر و گرامیتر بر روی زمین نیست. خدای تبارک و تعالی، نام مرا از نامهای خود مشتق کرد که او محمود است و من محمّدم و برای تو نیز - ای علی! - نامی از نامهای خود برگرفت که او علیّ اعلی است و تو علی هستی».[6].
28. امام علیعلیه السلام: نام من در انجیل، «الیاء» و در تورات، «بریء» و در زبور، «أریّ» و نزد هندوان، «کبکر» و پیش رومیان، «بطریسا» و نزد پارسیان، «جبتر» و پیش ترکان، «بثیر» و نزد زنگیان، «حیتر» و پیش کاهنان، «بویء» و نزد حبشیان، «بثریک» و نزد مادرم، «حیدرة» و پیش دایهام، «میمون» و نزد عرب، «علیّ» و پیش ارامنه، «فریق» و نزد پدرم، «ظهیر» است.[7].
29. پیامبر خداصلی الله علیه وآله: هنگامی که قیامت میشود، علی بن ابی طالبعلیه السلام را با هفت نام، ندا میدهند: ای صدّیق! ای دال (راهنما)! ای عابد! ای هادی! ای مهدی! ای فتی (جوانمرد)! ای علی! تو و پیروانت بیمحاسبه وارد بهشت شوید.[8].
30. شرح نهج البلاغة: نخستین نامی که مادرش [فاطمه بنت اسد] او را بدان نامید، «حَیدَرَة» بود که با نام پدر وی، اسد بن هاشم، مناسبت داشت (حیدره و اسد، هر دو به معنای شیرند). پس پدرش [ابوطالب] آن را تغییر داد و وی را علی نامید.
و گفته شده که حیدره، نامی بود که قریش او را بدان خواندند.
و گفته نخست، صحیح است و گزارش نبرد او با مَرحَب بر آن دلالت دارد، در آنجا که مرحب رجز خواند و گفت:
من کسی هستم که مادرم مرا «مرحب» نامید.
و علیعلیه السلام پاسخ داد:
من کسی هستم که مادرم مرا «حیدره» نامید.[9].