سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 40794

  بازدید امروز : 11

  بازدید دیروز : 0

کنیه‏ها امام علی(ع) - بخش امام علی (ع) متصل به وبلاگ نسیم صباح

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

لوگوی دوستان


 

درباره خودم

 

پیوندهای روزانه

 

لینک به لوگوی من

کنیه‏ها امام علی(ع) - بخش امام علی (ع)         متصل به وبلاگ نسیم صباح

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

ولادت[8] .

 

بایگانی

پاییز 1386

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

سخت‏ترین گناهان گناهى بود که گناهکار آن را سبک شمارد . [نهج البلاغه]

کنیه‏ها امام علی(ع)

نویسنده:محمدرضا نیک‏خیر::: پنج شنبه 86/7/12::: ساعت 7:15 صبح

کنیه‏ها امام علی(ع)

امیر مؤمنان، کنیه‏های متعدّدی داشته که مشهورترین آنها «ابو الحسن» است.[1] برای امام‏علیه السلام کنیه‏های دیگری مانند: ابو الحسین، ابو السبطین،[2] ابو الریحانتین[3] و ابو تراب هم ذکره شده است که شامل تعریف اصطلاحی کنیه نمی‏شوند.[4].

از روایات، چنین بر می‏آید که کنیه «ابو تراب»، محبوب‏ترین کنیه نزد امام‏علیه السلام بوده است و هرگاه ایشان را با آن می‏خوانده‏اند، شادمان می‏شده است. موجبات این محبوبیت، چند چیز است: فروتنی و خاکساری در برابر خدای سبحان که در دلِ این واژه نهفته است، و نیز یادآوری ملاطفت پیامبر در جنگ «ذات العشیرة». در این غزوه، علی‏علیه السلام در کنار عمّار، روی خاک‏ها خوابیده بود و گَرد و غبار به چهره او نشسته بود. از این رو، پیامبرصلی الله علیه وآله او را «ابو تراب» نامید. اینها موجب تعلّق خاطر علی‏علیه السلام به این کنیه بود.

31. امام علی‏علیه السلام: حسن، در زمان حیات پیامبر خدا مرا «ابو الحسین» می‏خوانْد و حسین، مرا «ابو الحسن»، و هر دو، پیامبر خدا را «پدر» صدا می‏زدند. پس چون پیامبرصلی الله علیه وآله وفات یافت، مرا پدر خواندند.[5].

32. امام علی‏علیه السلام: حسن و حسین، مرا «پدر» صدا نزدند تا آن که پیامبر خدا وفات یافت. آن دو به پیامبر، «پدر» می‏گفتند و حسن به من «ابو الحسین» و حسین به من «ابو الحسن» می‏گفت.[6].

33. الطبقات الکبری - در ذکر غزوه ذات العُشَیره -: در ذو العُشَیره بود که پیامبر خدا به علی بن ابی طالب‏علیه السلام، کنیه «ابو تراب» داد و این از آن رو بود که دید او در خواب، بر خاکی نرم می‏غلتد. پس گفت: «ای ابو تراب! بنشین». پس علی‏علیه السلام نشست.[7].

34. مسند ابن حنبل - به نقل از عمّار بن یاسر -: من و علی‏علیه السلام در غزوه ذات العُشَیره، همراه بودیم. پس چون پیامبر خدا بر آنها فرود آمد و اقامت گزید، گروهی از بنی مُدلج را دیدیم که در حال تعمیر چشمه‏ای در نخلستان بودند. پس علی‏علیه السلام به من فرمود: «ای ابویقظان! می‏آیی تا برویم و بنگریم اینها چگونه این کار را می‏کنند؟».

پس آمدیم و ساعتی به کار آنان نگریستیم. سپس خوابمان گرفت. من و علی روانه شدیم تا زیر چند نخل کوچک، بر روی خاک‏های نرم، دراز بکشیم. پس خوابیدیم و به خدا سوگند، هیچ نفهمیدیم تا آن‏که متوجّه شدیم پیامبر خدا ما را با پایش تکان می‏دهد و ما از آن خاک‏های نرم، غبارآلود شده بودیم. در آن روز بود که پیامبرخدا به علی گفت: «ای‏ابو تراب!»، به خاطر آن خاک‏هایی که بر او دیده می‏شد.

پیامبر خدا فرمود: «آیا برای شما از دو کس که شقی‏ترینِ مردم‏اند، سخن بگویم؟». گفتیم: آری، ای رسول خدا! فرمود: «آن خونریز ثمود که ناقه را پی کرد، و آن که - ای علی! - بر این جایت (اشاره به گیجگاه) می‏زند تا این (اشاره به محاسن) از [خون] آن، تَر شود».[8].

35. المعجم الأوسط - به نقل از ابو الطفیل -: پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و علی‏علیه السلام در خاک خوابیده بود. پس فرمود: «بی‏گمان، شایسته‏ترین نامت ابو تراب است. تو ابو تراب هستی!».[9].

36. پیامبر خداصلی الله علیه وآله: [می‏فرمود:] ما هرگاه به علی، ابو تراب می‏گوییم، او را می‏ستاییم.[10].

37. صحیح مسلم - به نقل از ابوحازم از سهل بن سعد -: مردی از آل مروان بر مدینه گمارده شد. سهل بن سعد را فراخواند و به او فرمان داد تا علی‏علیه السلام را دشنام گوید. سهل، خودداری ورزید. به او گفت: حال که خودداری می‏کنی، پس بگو: خداوند، ابو تراب را لعنت کند! سهل گفت: نزد علی‏علیه السلام هیچ نامی از ابو تراب، محبوب‏تر نبود و بی‏گمان، او هرگاه بدان خوانده می‏شد، شادمان می‏گشت.[11].

38. صحیح البخاری - به نقل از ابو حازم -: مردی نزد سهل بن سعد آمد و گفت: این مرد (حاکم مدینه) علی‏علیه السلام را بر فراز منبر [به بدی] می‏خوانَد. گفت: چه می‏گوید؟ گفت: او را ابو تراب می‏خواند. پس سهل خندید و گفت: به خدا سوگند، جز پیامبرصلی الله علیه وآله او را [به این نام] ننامید و به خدا سوگند، نزد او نامی از آن محبوب‏تر نبود.

پس ماجرا [ی نامگذاری] را از سهل جویا شدم و گفتم: ای ابو عبّاس! آن ماجرا چگونه بود؟

گفت: علی‏علیه السلام بر فاطمه‏علیها السلام وارد شد و سپس بیرون آمد و در مسجد خوابید. پس پیامبرصلی الله علیه وآله به فاطمه فرمود: «پسر عمویت کجاست؟». گفت: «در مسجد است». پس به سوی او رفت و دید که ردایش از پشتش افتاده و خاک بر پشتش نشسته است. پس شروع به زدودن خاک از پشت او کرد و می‏فرمود: «ای ابو تراب، بنشین! ای ابو تراب، بنشین!».[12].

39. علل الشرائع - به نقل از ابن عمر -: با پیامبرصلی الله علیه وآله در نخلستان‏های مدینه بودم و ایشان به دنبال علی‏علیه السلام می‏گشت. به دیواری رسید. پس سَرَک کشید و علی‏علیه السلام را دید که در زمین کار می‏کند و غبارآلود است. پس فرمود: «مردم را در این که به تو کنیه ابو تراب داده‏اند، سرزنش نمی‏کنم».[13].

40. تذکرة الخواص: امّا کنیه‏اش: ابو الحسن، ابو الحسین، ابو القاسم، ابو تراب و ابو محمّد است.[14].



    1. الطبقات الکبری: 19/3، المعجم الکبیر: 92/1، تاریخ بغداد: 133/1، تاریخ دمشق: 7/42.
    2. الفصول المهمّة: 129، تاج الموالید: 88، إعلام الوری: 307/1.
    3. ر. ک: ج 8، ص 79، (پدر دو گل من است).
    4. کنیه در میان عرب‏ها از ترکیب «اَب» یا «اُمّ» با نام نخستین فرزند، شکل می‏گیرد. در حالت‏های خاصّی به جای نام فرزند، از صفات مشخص استفاده می‏شود.
    5. مقاتل الطالبیّین: 39، شرح نهج البلاغة: 11/1، مناقب آل أبی طالب: 113/3.
    6. المناقب: 8/40.
    7. الطبقات الکبری: 10/2.
    8. مسند ابن‏حنبل: 18349/365/6، فضائل‏الصحابة: 1172/687/2، المستدرک‏علی الصحیحین: 4679/151/3.
    9. المعجم الأوسط: 775/237/1، تاریخ دمشق: 8359/18/42.
    10. مناقب آل أبی طالب: 112/3، بحار الأنوار: 12/61/35، مقاتل الطالبیّین: 40.
    11. صحیح مسلم: 38/1874/4، السنن الکبری: 4340/625/2، تاریخ دمشق: 17/42، تاریخ الإسلام: 622/3.
    12. صحیح البخاری: 3500/1358/3، المعجم الکبیر: 5879/167/6، تاریخ الطبری: 409/2.

      در برخی از منابع آمده است که میان امام علی‏علیه السلام وحضرت فاطمه‏علیها السلام اختلافی پدید آمد و علی‏علیه السلام منزل‏را با ناراحتی‏ترک کرد وبه حالت‏قهر در مسجدخوابید. وچون‏غبارآلود شد، ابوتراب نام گرفت؛امّا مسلّم است‏که این‏بخش‏ازمتن‏موجود،مجعول‏وبه وسیله دشمنان‏ومعاندان امام‏علی وحضرت‏فاطمه‏علیهما السلام ساخته و پرداخته شده است؛ زیرا آن دو بزرگوار، هر دو معصوم و از این گونه امور مبرّا هستند و افزون بر این، امام علی‏علیه السلام خود پس از شهادت حضرت فاطمه‏علیها السلام فرمود: «او هرگز مرا خشمناک نکرد».

    13. علل الشرائع: 4/157، المعجم الکبیر: 13549/321/12.
    14. تذکرة الخواصّ: 5.


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    نَسَب‏امام‏علی(ع)
    [عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com